در هر الگو و نظام تربیتی، نقش معلم و مربی، از جمله مباحث مـهم اسـت. در الگـوی تربیت حماسی، نقش معلم بسیار مهم و حساس است، به ایـن معنا که وظیفۀ اصلی معلم به عنوان اندیشمندی راه رفته و تحولآفرین این است که با آشنا ساختن دانشآموز بـا مـعیارهای حـق و باطل، به دانشآموزان کمک کند بتوانند جایگاه تاریخی خود درست بـشناسند و در رویـارویی با مشکلات و سختیها، درست بیندیشند و اقدام کنند. از این رو رسالت معلم از انتقال دهندۀ محض دانش فراتر مـیرود و بـه مـوضعی فعالانه ارتقا مییابد. لذا باید بستر خلاقیت، تجربه و عمل را برای دانشآموز فراهم کـند.
به طور کلی در الگوی تربیت حماسی، برنامۀ درسی نباید به صـورت مـجموعهای از مـوضوعات و رشتههای بیربط و صرفاً نظری در نظر گرفته شود؛ بلکه باید در بر دارندۀ مسائل مهمی چـون جـریانشناسی حق و باطل، عدالت خواهی، نقد اجتماعی و قدرت تحلیل اجتماعی و سیاسی و… باشد که بـه خـودسازی و عـمل اجتماعی منتهی گردد.
از این رو در برنامه و محتوای درسی باید به چند نکته توجه کرد:
الف) از آنجا کـه تربیت حماسی اذعان دارد هویتهای دانشآموزان در طول زمان و در بسترهای اجتماعی شکل میگیرد و تحت تـأثیر بـسیاری از عـوامل از جمله تجارب شخصی آنهاست، افزون بر توجه به جنبههای علمی و بینشی باید به تجارب روزمـرۀ دانـشآموزان توجه جدی کرد و موضوعات مطالعاتی مهم و جدی را نسبت به آن در نظر گرفت.
ب) شـاید تـربیت حـماسی در مقام نظر و تعریف، امری جدید و نو باشد، اما حقیقت آن است که در مقام عمل و مـصداق، امـری ریـشهدار است و در میان همۀ تمدنها و ملل، بهویژه در تاریخ دینی و فرهنگی اسلام و تشیع بـا هـمۀ مختصاتش میتوان نشانههای آن را پیدا کرد.
معارف قرآن کریم، حماسۀ نبوی، عدالت علوی، حماسۀ حسینی و قیام مـهدوی کـه آمیخته به حماسه، عرفان و نیاشهای شورانگیزند از مؤثرترین عوامل تربیت حماسی تشیع در قـرون مـتوالی بوده است. همچنین حماسۀ جاودان امام خـمینی (ره) و مـردم قـهرمان ایران در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس الگوی کـامل و روزآمـدی از حماسه و حماسهسازی است و از ظرفیت فراوانی برای نظریه پردازی تربیتی و الگو سازی تربیتی برخوردارند. خلاصه ایـن که در حـماسه ها باید نگاه تاریخی حاکم بـاشد و پشـتوانه و عقبه و زمـینۀ شـکلگیری حـماسهها بررسی شود و در همین بررسیهاست که نـقش عـناصر مهم حماسی نمایان میگردد.
ج) تربیت حماسی در تاریخ و ادبیات نیز سرمایههای ارزشمندی دارد. از ایـن رو از تـاریخ و ادبیات غنی حماسی که در میراث تـمدنی ملل و خصوصاً اسلام و ایـران وجـود دارد باید استفاده کرد. پیوند ژرف و تـنگناتنگ ادبـیات و حماسه که از روزگاران نخست در ادبیات مطرح بوده و شاعران عارف و حماسهسرای ما همچون فـردوسی، سـنایی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و… بـه گـونهای ایـن پیوند را در اشعار خـود انـعکاس دادهاند که نمایانگر شـناخت عـمیق آنان از عرفان و خداشناسی است از منابع غنی برای محتوای درسی به شمار میرود.
تربیت حماسی افزون بر ویـژگیهای گـوناگونی که دارد، از ظـرفیت جـهانی شـدن نیز برخوردار است؛ زیـرا بر درونمایه های مشترک حماسههای ملل که برآمده از فضایل و ارزشهای فطری انسان است تکیه دارد؛ ظرفیتی کـه در سـایر الگوهای تربیتی موجود نیست.
از این رو بـا تـکیه بـر عـنصر حـماسه و عناصر و درون مایههای مـشترک جـهانی آن که از جملۀ آنها میل به منجی و موعود است، میتوان تربیت مهدوی را که در بسیاری از عناصر خود بـا تـربیت حـماسی مشترک است در جهان گسترش داد. بنابراین جهان شمولی و فـراگیری، از مـزایای تـربیت حـماسی اسـت. در تـربیت حماسی، رهنمودهای جدی برای جهان و برای حوزهها و نحلههای مختلف وجود دارد؛ افزون بر اینکه امکان حضور مؤثر در همۀ فضاها را نیز فراهم میکند.